سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
« گفتارها سپرده نزد نگهدار است » و « نهفته‏ها آشکار » ، و « هر نفس بدانچه کرده گرفتار » . و مردم ناقص عقل و بیمار ، جز آن را که خداست نگهدار . پرسنده‏شان مردم آزار و پاسخ دهنده‏شان به تکلف در گفتار . آن که رایى بهتر داند ، بود که خشنودى یا خشمى وى را بگرداند ، و آن که از همه استوارتر است از نیم نگاهى بیازارد یا کلمه‏اى وى را دگرگون دارد » . [نهج البلاغه]
 
امروز: جمعه 103 آذر 2

بی باک: هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981 میلادی زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت،ازمصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون را برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرنسه منتقل کند.

جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند.

رئیس این گروه تحقیق و ترمیم حسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه به نام پروفسور موریس بوکای بود، او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند، در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود.

تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد بقایای نمکی که پس از ساعت ها تحقیق بر حسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند. اما مسئله غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است.


حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد وقتی دید نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است و از خود سئوال می کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898 میلادی و تقریبا در حدود 200 سال قبل کشف شده است،در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟!

لذا بعد از اتمام کار به کشورهای اسلامی سفر کرد و به تحقیق پرداخت تا بالاخرة آیه 92 سوره یونس را برایش خواندند.به این صورت بود که به دین مبین اسلام مشرف شد

منبع: (نشریه فرهنگی مادبه- دانشگاه علوم و فنون قرآن کریم)

 نوشته شده توسط جعفر در جمعه 90/7/29 و ساعت 8:23 صبح | نظرات دیگران()

بدیهی است انسان دارای هوا و هوس و نفس اماره اگر از قید ایمان نیز رها شده باشد طبعاً در گرداب گناهان و انحرافات فساد اخلاق غرق خواهد شد و چنین افرادی جز به جهنم و چشیدن عذاب‌های آن سرنوشتی نخواهند داشت.
به گزارش مشرق، بدیهی است انسان دارای هوا و هوس و نفس اماره اگر از قید ایمان نیز رها شده باشد طبعاً در گرداب گناهان و انحرافات فساد اخلاق غرق خواهد شد و چنین افرادی جز به جهنم و چشیدن عذاب‌های آن سرنوشتی نخواهند داشت.

« لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمیمٍ وَ عَذابٌ اَلیمٌ »1

ماء حمیم یعنی آب جوشان که در آیه فرموده :

« وَ اِنْ یَسْتَغیثُوا یُغاثَوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ یَشوِی الْوُجوُهَ بِئسَ الشَّرابُ »

این آب  مثل « مُهل » است ، مفسرین گفته‌اند : « مُهْل » یعنی فلز ذوب شده یا مس گداخته شده یا آب سیاه رنگ در حال جوش یا ماده سمی در حال گداخته شدن که وقتی به این آب نزدیک می‌شوند ، پوست صورتشان می‌ریزد . خداوند می‌فرماید : « چه بد نوشیدنی است این آب »

وقتی این آب را خوردند ، ملائکه عذاب مقداری هم روی سرشان می‌ریزند : « یُصَبُّ مِنْ فَوقِ رُوُسِهمُ الْحَمیمُ »2

ماء حمیم به صورت نهری در روی جهنم جاری است تا همیشه در دسترس جهنمیان باشد .

« فَشارِبُونَ شُرْبَ الحَمیمِ »3

شتر معمولاً دیر تشنه می‌شود ؛ چون ذخیره آب دارد اما وقتی ذخیره‌اش تمام شود خیلی تشنه می‌شود مخصوصاً که به مرض تشنگی و استسقا مبتلا باشد ، وقتی به آب برسد با هیجان تمام آب می‌خورد .

خداوند می‌فرماید : اهل جهنم نیز از حرارت جهنم و خصوصاً بعد از خوردن زقوم و ضریع به قدری تشنه می‌شوند که وقتی به آب حمیم می‌رسند مثل شتر تشنه آب می‌خورند .

« ماء صدید » خون و چرک که از فروج زنان زانیه در جهنم خارج می‌شود که هم خیلی کثیف است ، هم بدبو و هم در حال جوش که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند : « وقتی این آب را به اهل جهنم نزدیک می‌کنند از شدت حرارتش پوست سر و صورتشان در آن آب می‌ریزد و وقتی بیاشامند اندرونشان قطعه قطعه شود.

« فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ » 4؛ « با آب جوشان حمیم از او پذیرایی می‌شود . »

در بخش طعام و غذای جهنم نیز گفتیم که کلمه « نُزُل » به معنای پذیرایی از مهمانان است یعنی چیزهایی را که معمولاً آماده می‌کنند تا به محض ورود میهمانان از ایشان پذیرایی نمایند را عرب « نُزُل » می‌گوید .

در اینجا نیز کلمه «نُزُل» به کار رفته یعنی آنچه برای جهنمیان قبلاً آماده شده که به محض ورودشان به جهنم از ایشان پذیرایی نمایند ، زقوم و حمیم است .

کلمه حمیم در 15 آیه به کار رفته که عبارتند از :

انعام/70 ، یونس /4 ، حج/19 ، صافات/67 ، ص/57 ،مؤمن/18 و 72 ، دخان/46 و 48 ، الرحمن/44 ، واقعه/42 ،54 و  93. محمد/15 و نبا/25 .

ماء صدید

«وَ خابَ کُلُّ جَبّارٍ عَنیدٍ مِنْ وَرائِهِ جَهَنّمُ و یُسْقی مِنْ وماءٍ صَدیدٍ یَتَجَرَّعُهُ وَ لا یَکادُ یُسیغُهُ و یاتیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ما هُوَ بِمَیِّتٍ وَ ما هُوَ بِمَیِّتٍ وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلیظٌ »5 ؛ « گردن کشان و جباران نومید و نابود می‌شوند و در جهنم  جرعه جرعه از ماء صدید خورانده می‌شوند ؛ چون خودشان مایل به خوردن آن نیستند وقتی این آب متعفن را خوردند حاضرند بمیرند اما مرگی در کار نیست بلکه باید آماده شوند برای عذاب شدید تر و فرشتگان عذاب آنان را با غل و زنجیر به طرف آتش می‌برند .»

« ماء صدید » خون و چرک که از فروج زنان زانیه در جهنم خارج می‌شود که هم خیلی کثیف است ، هم بدبو و هم در حال جوش که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آ له) می‌فرمایند : « وقتی این آب را به اهل جهنم نزدیک می‌کنند از شدت حرارتش پوست سر و صورتشان در آن آب می‌ریزد و وقتی بیاشامند اندرونشان قطعه قطعه شود . »6

غسّاق

« لا یَذوقُونَ فیها بَرْداً و لا شراباً الّا حَمیماً وَ غَسّاقاً »7 ؛ « جهنمیان آب خنک و گوارا نمی‌چشند بلکه آب حمیم و غسّاق می‌نوشند .»

مفسرین می‌گویند : غسّاق چشمه‌ای است در جهنم که آبش در نهری جاری است که زهر کشنده و سمومات مارها و عقرب‌های جهنم به آن ریخته می‌شود و حتی چرک دیده‌های اهل جهنم هم داخل آن می‌ریزد و از نظر داغی هم مثل مس گداخته است ، چون با آتش جهنم داغ شده که اگر ذره‌ای از آتش جهنم به روی کوه‌های دنیا گذاشته شود همه کوها آب می‌شود .

و در آیه دیگر فرموده : « هذا فَلْیَذُوقُوهُ حَمیمٌ وَ غَسّاقٌ » 8

« این حمیم و غسّاق است ( دو مایع سوزان و تیره رنگ ) که باید از آن بچشند . »

در روایت است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آ له) می‌فرماید : « اگر یک دلو از ماء غسّاق جهنم را در دنیا بریزند ، بوی گند و تعفن آن متعفن و نابود خواهد شد .»

 

آنیه

« تَصلی ناراً حامِیَهً تُسقی مِنْ عَیْنٍ آنِیَهٍ »9  ؛ « در آتش سوزان وارد می‌گردند و از چشمه‌ای بسیار داغ نوشانیده می‌شوند .»

«آنیه» چشمه‌ای است سوزناک در جهنم که امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید : « اشتعال شعله‌های جهنم از این چشمه است همه وادی‌های آتش گاهی خاموش می‌شود ، اما آتش این چشمه همیشه فروزان است و همیشه آبش در حال جوش است . »

«یَطُوفُونَ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمیمٍ ءَانٍ »10 ؛ امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید : :چشمه آنیه به دریایی می‌ریزد و چشمه حمیم به دریایی دیگر و اهل جهنم داخل این دریاها غوطه ورند گاهی به دریای حمیم می ورند و گاهی به دریای آنیه و بین این‌ها در حال طوافند .

حتی ابرهایی بالای این دریاها هست که وقتی شدت تشنگی و حرارت این‌ها به اوج می‌رسد ، ملائکه عذاب به این‌ها می‌گویند : چه می‌خواهید ؟ می‌گویند : آب سرد و خنک .

روایت شده ؛ اگر یک قطره از آب زقوم بر کوه‌های زمین بیفتد ، تمام کوه‌ها متلاشی می‌شوند و این همان آبی است که دوزخیان باید از آن بخورند

در این هنگام از این ابرها سنگ‌های آتش زا و کرم‌ها و حیوانات و درندگان آتش زا برایشان می‌بارد که بدنشان می‌سوزد و شکسته و متلاشی و خرد می‌گردد پناه بر خدا .

طعام اهل جهنم

در قرآن آیاتی چند به خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های جهنمیان اشاره دارد ؛ «وَ لا طعام اِلاّ مِن غِسلینٍ)) و به جز چرک و خون دوزخیان هیچ طعامی ندارند. این طعام آبی است که از شستشوی بدن کفار در دوزخ می‌ریزد و نوشابه داغی که کافران را با آن پذیرایی می‌کنند چرک ، خونابه و کثافاتی است که از سوختن اهل جهنم حاصل می‌شود .

غذای دیگر دوزخیان زقوم است ، زقوم گیاهی است تلخ ، بد بو ، بد طعم و شیره‌ای دارد که وقتی به بدن انسان می‌رسد وَرم می‌کند .

روایت شده ؛ اگر یک قطره از آب زقوم بر کوه‌های زمین بیفتد ، تمام کوه‌ها متلاشی می‌شوند و این همان آبی است که دوزخیان باید از آن بخورند .

و این بود اوصافی از جهنم که عذاب شدید جهنم را به ما یاد آوری می‌کند ، پس خداوندا به تو پناه می‌بریم از عذاب جهنم و آتش دوزخ !


 نوشته شده توسط جعفر در شنبه 90/7/23 و ساعت 3:13 عصر | نظرات دیگران()

یک بار قذافی دستور داد که در مدت 48 ساعت تمامی منازل و اقامتگاه های سفرای لیبی در سراسر جهان به فروش گذاشته شود.من وقت کشی می کردم تا قذافی سرد شود و از اجرای چنین تصمیمی منصرف شود. با وزیر وقت اقتصاد نیز صحبت کردم او هم نگران بود.

عبدالرحمن شلقم وزیر خارجه اسبق لیبی در مصاحبه با برنامه "الذاکره السیاسیة" (حافظه سیاسی) که جمعه شب از شبکه العربیه پخش شد، مطالب و خاطرات متنوعی را درباره معمر قذافی رهبر سرنگون شده لیبی مطرح کرد.
 
به گزارش عصر ایران، شلقم در هنگام اعتراضات مردمی اخیر علیه حکومت قذافی، نماینده لیبی در سازمان ملل متحد بود که پس از سرکوب خونین این اعتراضات، از سمت خود استعفا داد و به صف معترضین و مخالفین قذافی پیوست.


شلقم متولد 1949 است و بین سال های 2000 تا 2009 میلادی مسئولیت وزارت خارجه لیبی را برعهده داشت.

مهمترین و جالب ترین بخش های مطرح شده دراین مصاحبه، به این شرح است.

-  قذافی معتقد بود که نسبت به انور سادات (رئیس جمهور اسبق مصر) برای حکمرانی بر مصر، شایستگی بیشتری دارد.

- قذافی از انور سادات ناراحت بود چرا که بیش از آنکه با او رابطه داشته باشد با عربستان سعودی رابطه داشت.

- قذافی همیشه از آدم هایی که چیزی بیشتر از او داشتند مشکل داشت. از جمله اینکه همیشه با افرادی که از او قدبلندتر بودند مشکل داشت و همین موضوع در رابطه قذافی با رئیس جمهور اسبق سنگال که 2 متر قد داشت و بشار اسد رئیس جمهور قدبلند سوریه مسئله ساز بود. قذافی از این که فضایی برای مقایسه قد او با افراد دیگر فراهم شود خودداری می کرد.

- قذافی همیشه کفش های پاشنه بلند می پوشید و برای پنهان کردن این کفش ها، همیشه لباس های بلند و افتاده بر زمین برتن می کرد تا کفش هایش پیدا نباشند.

- قذافی معتقد بود که بشار اسد باید پیرو او باشد. بارها بشار اسد را "فرزند خود" مورد خطاب قرار می داد که این اقدام صحیح نبود. قذافی دوست داشت بشار اسد به مانند فرزندانش سیف الاسلام یا ساعدی، پیرو او باشد.حافظ اسد رئیس جمهور سابق سوریه از سودای رهبری جهان عرب توسط قذافی، استفاده می کرد.او فاصله خود را به خوبی با قذافی حفظ می کرد.

- قذافی تلاش می کرد تا زین العابدین بن علی رئیس جمهور وقت تونس را به عنوان یکی از پیروان خود تبدیل کند. یعنی سعی می کرد رابطه بن علی با خود رابطه پسر و پدری باشد.





- " لولا داسیلوا" رئیس جمهور برزیل به لیبی سفر کرده بود اما قذافی برنامه ورود و مقدمه دیدار با او را به شکلی برنامه ریزی کرد که نشان دهنده کوچکتر بودن لولا نسبت به قذافی بود و اینکه لولا نیز یکی از پیروان قذافی به شمار برود. لولا از این رفتار ناراحت شد و سفر خود به لیبی را نیمه کاره رها کرد.

- قذافی با هیچ کس رابطه ای دوستانه ای نداشت.

- قذافی به دنبال آدم های یس من (yes man) بود یعنی همیشه چشم بگویند. اما در عین حال از مسوولانی خوشش می آمد که به آنچه او می گفت فوراً عمل نکنند یعنی در ظاهر بپذیرند اما بعدا آن را عملی نکنند. مثلا یک بار قذافی دستور داد که در مدت 48 ساعت تمامی منازل و اقامتگاه های سفرای لیبی در سراسر جهان به فروش گذاشته شود.

من در واکنش، این موضوع را تایید و پذیرفتم و قول دادم که این موضوع را در سریعترین زمان ممکن اجرا کنم اما با این حال با وجود پیگیری قذافی، من وقت کشی می کردم تا قذافی سرد شود و از اجرای چنین تصمیمی منصرف شود. با وزیر وقت اقتصاد نیز صحبت کردم او هم نگران بود.

با هم به جست و جوی علت این تصمیم عجیب و غریب پرداختیم و در نهایت معلوم شد به دلیل راه ندادن سیف العرب - یکی از پسران قذافی- به اقامتگاه سفیر لیبی در آلمان، قذافی این تصمیم را گرفته است.
بنابراین ما با اقداماتی رضایت سیف العرب را جلب کردیم و بعد از آن قذافی آرام شد و تلفنی به من گفت:" آن موضوع را که عملی نکردی" گفتم:" نه" گفت:" خوب شد!"

بار دیگری نیز قذافی شخصا دستور داد که سفیرانگلیس در لیبی را اخراج کنم. من نیز گفتم چشم و حتما این کار را انجام خواهم داد .
پس از گذشت چندین ساعت قذافی دوباره تماس گرفت و معلوم شد که منصرف شده است.

-من تاکنون فقط دو مرتبه امام موسی صدر را از نزدیک دیدم که این دو مرتبه هم در شهر قاهره بود.
"هواری بومدین" رئیس جمهور وقت الجزایر امام موسی صدر  را قانع کرد که به لیبی سفر کرده و بتواند کمک های مالی را جذب کند. پس از ناپدید شدن امام موسی صدر، بومدین از قذافی می خواست به طور شفاف درباره سرنوشت امام صحبت کند.

امام موسی صدر و قذافی

 قذافی همیشه از مسئله صدر ناراحت بود. او در سال های اخیر مرا فراخواند و در بیرون از خیمه، در حالی که قدم می زدیم از من پرسید: از سرنوشت صدر چه خبری داری؟
من از این سوال بسیار جا خوردم و احساس نگرانی کردم. سه دیدگاه در من ایجاد شد. اول اینکه این سوال ، یک هشدار و تهدید است که من درباره موضوع سرنوشت او  چیزی نگویم یا اینکه در جایی مطلبی را گفته ام که به نارضایتی قذافی منجر شده است. در این باره از نزدیکان قذافی نیز پرس و جو کردم. از دیگر تفسیرها این بود که قذافی می خواهد پس از حل مسائل مختلف با غرب از جمله لاکربی و ...، به حل مسئله امام موسی صدر نیز اقدام کند و خواهان طرحی برای حل این مسئله است.  البته من متوجه این موضوع نشدم که منظور قذافی کدام یک از این موضوعات بود.
 براساس اطلاعاتی دارم امام موسی صدر در هنگام حضور در لیبی به شدت از قذافی و دیدگاه های او درباره دین اسلام انتقاد کرده بود.  قذافی معتقد به بازنگری در دین اسلام و قرآن بود مثلا می گفت کلمه قل باید از متن قرآن حذف شود چرا که " قل " خواسته خدا از پیامبر بود.
 
همین انتقاد باعث خشم قذافی شد و او دستور داد امام موسی صدر به همراه همراهانش دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شوند.
 
براساس گفته های شلقم، قذافی معتقد به بازنگری در دین اسلام و قرآن بود مثلا می گفت کلمه قل باید از متن قرآن حذف شود چرا که " قل " خواسته خدا از پیامبر بود.
 قبل از این براساس اطلاعات مختلفی که به دستم رسیده بود امام موسی صدر در لیبی کشته شده بود یا از لیبی خارج شده و در ایتالیا ربوده شده اما حدود چهار سال پیش با وزیر کشور وقت صحبت کردم و براساس آخرین اطلاعاتی که دریافت کردم هم اکنون می گویم که امام موسی صدر در خاک لیبی کشته شد.

- قذافی در حالت های مختلف، جو گیر می شد . یک بار خود را رهبر جهان عرب می دانست، بار دیگر خود را رهبر جهان اسلام و بار دیگر خود را در جایگاه رهبری آفریقا می دید.

- قذافی با حسنی مبارک راحت بود و با او با لهجه عربی صحبت می کرد و روابط میان آن دو خوب بود.

- در نشستی در گذشته، میان قذافی و رئیس جمهور وقت لبنان، به قذافی گفتم که چون شرایط مناسب است پیشنهاد دهید رئیس جمهور لبنان با ایجاد سفارت لیبی در بیروت موافقت کند ولی قذافی گفت که هم اکنون شب و آخر وقت است این موضوع را بگذارید برای فردا صبح.


 نوشته شده توسط جعفر در شنبه 90/7/23 و ساعت 1:39 عصر | نظرات دیگران()

سید علی نقیب زاده معاون اداری مالی سابق جاسبی در گذشت
 
به گزارش البرز نیوز، سید علی نقیب زاده، معاون اداری مالی سابق جاسبی رییس دانشگاه آزاد اسلامی که ششم مهرماه 88 با اسلحه شکاری اش به سوی یک دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود شلیک کرده بود درگذشت.
 
گفته می شود وی بر اثر سکته جان خود را از دست داده است.
 
شرح ماجرا به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران؛ «احسان رضوانی دانشجوی رشته معماری دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود ورودی 87 است دوشنبه [ششم مهرماه 88 ] ساعت 20 وارد کوچه محل زندگی خودشان یعنی خیابان فردوسی - خیابان شهید چمران بن بست بیست و دوم می‌شود(شایان ذکر است رضوانی بومی شاهرود است و بیش از بیست سال است که به همراه خانواده در آن محل ساکن است).

وی در هنگام ورود به کوچه متوجه ایستادن یک خودروی بی‌ام‌و سفید رنگ می‌شود، چراغ داخل ماشین روشن بوده و در کنار راننده، خانمی نیز در صندلی جلو نشسته بوده است.

در دست راننده یک عدد اسلحه شکاری بزرگ بوده که راننده با دستش آن را از پنجره بیرون نگه داشته بوده است؛ رضوانی از دور و به جهت تاریکی هوا فکر می‌کند که تفنگ بادی است ولی به محض عبور از کنار ماشین که اتفاقا خیلی بد و در وسط کوچه پارک شده بود، متوجه صدای مسلح کردن اسلحه می‌شود. هنوز چند قدمی دور نشده که حدود نیم متر از از مسیر اصلی خود به سمت راست منحرف می‌شود و ناگهان با صدای مهیب شلیک گلوله که درست از کنار سرش عبور می‌کند شوکه شده و به روی کادیلاک سفیدی که در آنجا پارک بوده می‌افتد.
 
* اظهارات همسایگان:

با شنیدن صدای گلوله به بیرون آمدیم؛ تقریبا همه همسایه‌ها حاضر بودند؛ شخصی با یک اسلحه شکاری به سمت احسان نشانه رفته بود و دائم او را تهدید می‌کرد. با توجه به سن بالای شخص متعرض و به دلیل حرف‌های ضد و نقیض و عجیبی که می زد احساس کردیم که در حالت عادی نیست لذا به سمت وی رفتیم تا اسلحه را از دستش بگیریم که ناگهان اسلحه را به سمت ما و بقیه همسایه ها نشانه رفت و گفت من مجوز دارم و می‌توانم همه شما را اینجا بکشم.

ناگهان برادر شخص ضارب(برادر کوچکتر آقای نقیب‌زاده به نام حسین در دانشگاه شاهرود مشغول به تحصیل است و همراه پدرش در شاهرود و در همان کوچه زندگی می‌کنند.) به بیرون آمد و اسلحه را از برادرش گرفت و دوباره به سمت همسایه‌ها نشانه رفت تا آمدن پلیس 110 او اسلحه را در فاصله نیم متری صورت احسان نگه داشته بود.

نیروی انتظامی هم احسان رضوانی، نقیب‌زاده و صاحب ماشین کادیلاک سفید را به نیروی انتظامی منتقل کرد.

همسایگاه و شاهدان ماجرا که حدود 25 نفر بوده اند استشهاد محلی را به امضا رسانده‌اند.
 
نشریه مستضعفین ارگان دانشجویان عدالتخواه دانشگاه صنعتی شاهرود نیز سال گذشته در مطلبی با عنوان «سرگردانی پرونده تیراندازی معاون رییس کل دانشگاه آزاد به یک دانشجو در دادگستری شاهرود» در خصوص این ماجرا نوشته بود: روز 6 مهر 1388 "آقای نقیب زاده" - یکی از معاونین رییس دانشگاه آزاد  - با توهم به اینکه به دلیل نوشتن کتابی در رابطه با انقلاب مخملی و ... تحت تعقیب است با مشکوک شدن به یک دانشجوی شاهرودی (احسان رضوانی) در یکی از محله های شاهرود با اسلحه وینچستر شکاری اش که در دست داشت به سمت وی شلیک می کند (که از بخت خوش این دانشجو، گلوله از کنار سر او رد می شود) و باعث وحشت این دانشجو و بند آمدن زبانش به مدت چند دقیقه می شود. با شنیدن صدای شلیک 15 تا 20 نفر از همسایه ها به بیرون ریخته و برادر" آقای نقیب زاده" که همراه وی بوده است اسلحه را از برادرش گرفته و اهالی محله را در گوشه ای جمع می کند و تهدید می کند که مجوز کشتن همه آنها را دارد بعد از آمدن نیروی انتظامی با اطلاع یافتن از اینکه ضارب معاون جاسبی است.
 
 
به جای دستگیری متخلف،دانشجو را 4 ساعت بازداشت می کنند و دادگاه فردای آن روز به دست دانشجوی شاکی دست بند می زنند و این در حالیست که آقای معاون با یک کارت ماشین (!!!!!) همان شب رها می شود! پس از این دادگاه، دیگر پرونده بسته می شود تا یک سال دیگر!

در دادگاه شهریورماه امسال مجرم اصلی حاضر نمی شود و برادرش حاضر می شود که آن هم با محافظه کاری  به 10/9 موکول می شود و 10/9 هم که جلسه دادگاه تشکیل می شود باز هم متهم اصلی در جلسه حاضر نمی شود و جلسه بعدی به 25/10 موکول می شود و
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...

گفتنی است در همان شب تیراندازی، " آقای نقیب زاده"پیشنهاد کلانی را بهمراه هر مدرک دلخواه را به شاکی می دهد اما دانشجوی مذکور این پیشنهاد را قبول نمی کند " آقای نقیب زاده"اکنون مشاور ارشد رییس دانشگاه آزاد و مسئول پیگیری وقف این دانشگاه  است.رسیدگی به این پرونده درحالی هرروز به تعویق می افتد که زمزمه هایی به گوش می رسد که وی در حال آماده شدن برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه تهران است.

این درحالیست که بنظر میرسد هدف از تاخیرهای مکرر و تجدید دادگاههای پی درپی با هدف ایجاد خستگی برای شاکی است.»

 نوشته شده توسط جعفر در شنبه 90/7/23 و ساعت 10:11 صبح | نظرات دیگران()

پاسخ جالب چرچیل به یک سوال سیاسی  از وینستون چرچیل پرسیدند:
 
 آقای نخست وزیر، شما چرا برای ایجاد یک دولت استعماری و دست نشانده به آنسوی اقیانوس هند می روید و دولت هند شرقی را بوجود می آورید، اما این کاررا نمی توانید در بیخ گوش خودتان یعنی در ایرلند
که سالهاست با شما در جنگ و ستیز است انجام دهید ؟
 
 وینستون چرچیل بعد از اندکی تامل پاسخ می دهد:
برای انجام این کار به دو ابزار مهم احتیاج هست که این دوابزار مهم را درایرلند دراختیار نداریم .
 
سوال می‌ شود: این دوابزار چیست؟

 چرچیل در پاسخ می گوید:

 اکثریت نادان و اقلیت خائن.


 نوشته شده توسط جعفر در جمعه 90/7/22 و ساعت 6:24 صبح | نظرات دیگران()
   1   2      >
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 5
مجموع بازدیدها: 140478
جستجو در صفحه

لینک دوستان
عاشق آسمونی
upturn یعنی تغییر مطلوب
alone
دلبری
افســـــــــــونگــــر
سپیده خانم
شقایقهای کالپوش
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
سکوت ابدی
بلوچستان
سرچشمه عدالت و فضیـلت ؛ امام مهــدی علیه السلام
عاشقانه
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
سرچشمـه فصـاحت و بلاغت
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
دلدارا
عاطفانه
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سفیر دوستی
تنهایی......!!!!!!
اطلاعات عمومی
عشق مشعلدار
هستی تنهاااااا.....
ققنوس...
سکوتی پرازصدا
.: شهر عشق :.
پیامنمای جامع
بادصبا
حامیان دکتر محمد باقر قالیباف
ایران اسلامی
جـــــــــــــــــــــــــذاب
ان شاء الله
محمدمبین احسانی نیا
مشاوره - روانشناسی
من.تو.خدا
دل شکسته
یکی هست تو قلبم....
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
Dark Future
عشق
ترخون
Manna
Deltangi
زیبا ترین وبلاگ
علمدار بصیر
شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی
غدیریه
خنده بازار
اصلاحات
گل خشک
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
مردود
گروه اینترنتی جرقه داتکو
behtarinamkhoda
Tarranome Ziba
ماه تمام من
به وبلاگ بر بچون دزفیل(دزفول) خوش اومهِ
آسمان آبی
هر چی تو دوست داری
عاشق فوتبال20
wanted
دلتنگـــــــــــــــ همه شمـــــــــــــــــــا....
آتیه سازان اهواز
شادِ شاد
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کشکول
دوستانه
دل نوشته های مائده
زنگ تفریح
نمی دونم بخدا موندم
کشاورزی نوین
تینا!!!!
شیاطین سرخ
نقاشی های الیکا یحیایی
سید خراسانی
خط خطی های یک دخترروانی...
عرفان وادب
یک عاشقانه ی ساده برای من......
مشق عشق ناز
سکوت پرسروصدا
عمو همه چی دان
آسمانی ها
نگار72
گلادیاتور
دخترونه
ایرانی
نبض شاه تور
تجربه های مربی کوچک
مهندسی متالورژِی
دلنوشته های یه عاشق!
ستاره سهیل
♥ღردپای عشق♥ღ
سفید پررنگ
ستاره
دست در دست دوست
Chamran University Accounting Association
بهاره تنها
رسم عاشقی
فــردا
آموزش تست زدن کنکور
vagte raftan
آزاد اندیشان
*...بانو...*
خبرهای ورزشی
خـــــستــــــــــــه امـــــــــــــــــ
*دنیای یخی*
مناجات با عشق
از یک انسان
صداقت

تَرَنّم عفاف
mahoor
.: دهکده عشق :.
آسمان آبی
فقط من برای تو
update your Science
sms های جدید
..::.. رنــــگــیـــن کــــــمــــان ..::..
☻☺♫ روشنک خانم ☻☺♫
نوجوونی از خودتون
اخبار
برای پسر نازم آیدین جان
ندای تنهایی من
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
به نام آنکه مسی را آفرید تا رونالدو بی سرور نماند...
سیب، انار
سکـوتـــ شبـانـه"
سه ثانیه سکوت
درجست وجوی حقیقت
آزادی بیان
پری دریایی
داستان نویس
جوک و خنده
یه دختر تنها
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
Tan Tan
مسائل شیطان پرستی در ایران و جهان
کشکول
اینجا ماله سلنا و جاستینه
عسل....
sindrela
عشق ممنوعه و دلتنگی
شاخه نبات
منتظران مهدی
عاشقانه
سحر
یکی بود هنوزهم هست
عاشق تنها....
آریایی
آرش...پسر ایده آل من
آشنای غریب
جوادقدرتی..خوش آمدید..javadghodrati..بفرماییدچایی..نظریادت نره..
یه دختر تنها
به یاد تو
عشق طلاست
آخرین منجی
فاطمه بانو
من هیچم
سکوت
اینجـــــا هــــمه چــــی درهـــــمه
عشق کور
بـــــــــــــــــهــــــــنـــــــــــــوش
فقط خدا
تینا
زیر اسمان غربت
لوگوی دوستان
خبر نامه