اجتماعی
سفر به مصر، بدون ویزا!
جایی بسیار دور ازشهرهای شلوغ، درست نزدیک به مرکز پهنه ایران و در میانه کویری پهناور، جزیره ای کوچک درمیان شن های روان واقع است، روستای مصر، همان روستایی است که درست به اندازه خود کویر شگفتی دارد. حیرت انگیز، افسونگر و بی نظیر... این تنها چیزی است که در نگاه اول به مصر، به زبانتان خواهد آمد.
شن های روان این منطقه که محلی ها با ترکیب زیبای فارسی (ماسه بادی) رمل از آن نام می برند همه چیز این دریاست که برخلاف دریای مرسوم کمتر موجودی زنده یا مرده در آن یافت می شود. این ماسه بادی ها تادیوار به دیوار چینه های روستا و زمینهای کشاورزی آن پیش آمده اند و درعین لطافت بسیار مثل آب روان،گویی به انتظارنشسته اند تا روستا را هم درنوردند. اما مردمان کویر دردل این دریای شن، با توسل به کاریز (قنات) این ابتکار خاص ایرانیان، جزیره ای ساخته اند؛ بستر نعمت... خرما، انار، صیفی جات در مصر به وفور یافت می شوند و شاید هم همین نخلهای استوارند که این سرسبزی را میان این همه بی آبی و داغی به ارمغان آورده اند.
این روستا، واحه ایست در 40 کیلومتری شرق جندق که حضور جهانگردان خارجی در آن، یکی از شیرینترین خاطرات 40 خانوار ساکن در آن است و جندق نیزشهرکویری کوچکی است که درست در میانهراه دامغان به نائین و اصفهان قراردارد.
وجه تسمیه روستای مصر
بعد از دیدن مصر می پنداری شاید اینجا مدتهاست از زمان جا مانده است... و با خود می گویی: چرانام این واحه خوش خط و خال را مصر نهادند ؟ مصری که می توان بدون ویزا به آن مسافرت کرد و چه چیز از این بهتر؟
بنیانگذار این روستا فردی بود به نام یوسف که به شبانی و چراندن گوسفندان روزگار می گذراند. از عمر این روستا شاید 100 سال بیشتر نگذرد... نام پیشین این روستا به نام بنیانگذار آن مزرعه یوسف بود و بعدها به چاه دراز تغییر نام داد. زیرا آب مصر از چاهی عمیق در حدود 25 کیلومتری مصر تامین می شود و چون چاه عمیق است، مردم منطقه این روستا را به نام چاه دراز می شناختند. تا آنکه یوسف با توجه به نام خودش از داستان حضرت یوسف در قرآن الهام می گیرد و آن را مصر نام می گذارد که تا هم اکنون نیز همه با همین نام روستا را می شناسند.چوپان فقیر(یوسف) چاه را برای دستیابی به منبع آب کافی برای گوسفندانش حفرمی کند و به کمک خوانین منطقه آب چاه را با حفر قنات تا مصر امروزی هدایت می کند.
زندگی بی شتاب
مصر دهکده ای است جدا افتاده از جاده اصلی که بیشتر به آوردگاهی می ماند که در آن درختان کهن نخل به همراه سازه های خشتی و بادگیرهای آفتاب خورده اش، مدتهاست مشغول زورآزمایی با تپه های لغزان شن هستند. روستایی که نزدیکترین فاصله را با میانه ساحلی جنوبی کویر نمک دارد. برای دیدن این روستا باید به 40 کیلومتری شرق جندق و 50 کیلومتری شمال خور از توابع استان اصفهان سفر کنید.
در ورودی روستا دو اتاق کوچک مقابل هم قرارگرفته اند که داخل یکی ژنراتور بزرگی است که برق مصر و روستای هم جوار آن را تامین می کند و دیگری تنها مغازه روستاست که مجهزبه خط تلفن ثابتی است که ارتباطات مخابراتی ساکنان یا احیانا مسافران را برقرار می کند. در این روستا ارتباط با تلفن همراه میسرنیست و برق روستا هم قبلا به دلیل عدم قرارگرفتن درشبکه سراسری از 5 صبح تا 10:30 شب متصل بود و راس ساعت 10:30برق و صدای موتور برق قطع می شد. اما هم اکنون در تمام طول 24 ساعت برق روستا وصل است.
شمار اهالی روستا را 170 نفر تخمین می زنند که البته در گذشته این رقم بیشتربوده، اما سیل بزرگی که چند سال پیش رخ داد و سبب ویرانی نیمی از دهکده را فراهم آورد، سبب شده تاروند مهاجر فرستی روستا با شتاب قابل تامل افزایش یابد. در نخستین برخورد با معماری خاص روستا و اندک آدمهای آن که به نظر نمی رسد هیچ کدام عجله ای برای رسیدن به مقصد داشته باشند. در مصر همه چیز آرام و بی هیاهو است. انگار که مصر از دور تند زمانه جا مانده باشد.