با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
اين آمپول بي خطره؟
آخرين کلمات يک پزشک : راستش تشخيص اوليه ام صحيح نبود. بيماريتون لاعلاجه...
آخرين کلمات يک پليس : شيش بار شليک کرده، ديگه گلوله نداره...
آخرين کلمات يک جلاد : اي بابا، باز تيغهء گيوتين گير کرد...
آخرين کلمات يک جهانگرد در آمازون : اين نوع مار رو ميشناسم، سمي نيست...
آخرين کلمات يک چترباز : پس چترم کو؟
آخرين کلمات يک خبرنگار : بله، سيل داره به طرفمون مياد... - اجتماعي *
آخرين کلمات يک خلبان : ببينم چرخها باز شدند يا نه؟
آخرين کلمات يک خونآشام : نه بابا خورشيد يه ساعت ديگه طلوع ميکنه!
آخرين کلمات يک داور فوتبال : نخير آفسايد نبود!
آخرين کلمات يک دربان : مگه از روي نعش من رد بشي...
آخرين کلمات يک دوچرخه سوار : نخير تقدم با منه!
آخرين کلمات يک ديوانه : من يه پرنده ام!
آخرين کلمات يک شکارچي : مامانت کجاست کوچولو؟... - اجتماعي *
خرين کلمات يک غواص : نه اين طرفها کوسه وجود نداره...
آخرين کلمات يک فضانورد : براي يک ربع ديگه هوا دارم...
آخرين کلمات يک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببينم...
آخرين کلمات يک قهرمان : کمک نميخوام، همه اش سه نفرند...
آخرين کلمات يک کارآگاه خصوصي : قضيه روشنه، قاتل شما هستيد!
آخرين کلمات يک کامپيوتر : هاردديسک پاک شده است...
آخرين کلمات يک گروگان : من که ميدونم تو عرضه ي شليک کردن نداري.. - اجتماعي *
آخرين کلمات يک متخصص آزمايشگاه : اين آزمايش کاملاً بي خطره...
آخرين کلمات يک متخصص خنثي کردن بمب: اين سيم آخري رو که قطع کنم تمومه...
آخرين کلمات يک معلم رانندگي : نگه دار! چراغ قرمزه!
آخرين کلمات يک ملوان: من چه مي دونستم که بايد شنا بلد باشم؟
آخرين کلمات يک ملوان زيردريايي: من عادت ندارم با پنجره بسته بخوابم...
آخرين کلمات يک سرباز تحت آموزش هنگام پرتاب نارنجک : گفتي تا چند بشمرم؟ - اجتماعي *
+[وبلاگ]معاون مسلح جاسبي درگذشت + تصوير - http://mardelouti.ParsiBlog.com/Posts/19/%e3%da%c7%e6%e4+%e3%d3%e1%cd+%cc%c7%d3%c8%ed+%cf%d1%90%d0%d4%ca+%2b+%ca%d5%e6%ed%d1/
+[وبلاگ](حکايت عابد زاهد و زن بدکاره ) - http://mardelouti.ParsiBlog.com/Posts/17/(%cd%98%c7%ed%ca+%da%c7%c8%cf+%d2%c7%e5%cf+%e6+%d2%e4+%c8%cf%98%c7%d1%e5+)/
در کتاب بحارالانوار و اصول کافي از امام صادق (عليه السّلام) نقل شده که آن حضرت مي فرمايند:
عابدي بود که هميشه سرگرم عبادت و بندگي و اطاعت حق بود. به قدري در عبادتش کوشا بود که شيطان هرکاري مي کرد که او را سست کند، نمي توانست.
النّهايه شيطان آخر نعره اي زد. بچّه هايش اطرافش جمع شدند، گفتند: تو را چه شده که فرياد مي زني؟ - اجتماعي *
+دلقک روزي مردي نزد پزشک روانشناس معروف شهر خود رفت. وقتي پزشک او را ديد دليل آمدنش را پرسيد، مرد رو به پزشک کردو از غم هاي بزرگي که در دل داشت براي دکتر تعريف کرد. مرد گفت: دلم از آدم ها گرفته از دروغگويي ها، از دورويي ها، از
نامردي ها، از تنهايي، از خيلي ها از… مرد ادامه داد و گفت: از اين زندگي خسته شده ام، از اين دنيا بيزارم ولي نمي دانم چه بايد کنم، نمي دانم غم هايم را پيش چه کسي مداوا کنم پزشک به مرد گفت: من کسي را مي شناسم که مي تواند مشکل تورا حل نماييد. به فلان سيرک برو او دلقک معروف - اجتماعي *
شهر است. کسي است که همه را شاد مي کند، همه را مي خنداند، مطمئنم اگر پيش او بروي مشکلت حل مي شود. هيچ کسي با وجود او غمگين نخواهد بود
مرد از پزشک تشکر کرد و در حالي که از مطب پزشک خارج مي شد رو به پزشک کردو گفت: مشکل اينجاست که آن دلقک خود منم - اجتماعي *