شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ ساعت دقيقا 3 بامداد بود که ناگهان صداي تلفن بلند شد .با عصبانيت گوشي را برداشت و گفت هيچ ميدوني الان ساعت چند است ؟؟؟ان سوي تلفن صداي مادرش را شنيد که گفت ‍پ ....پ.پسرم ميخواستم بگم که 25 سال پيش در چنين شبي تو به دنيا
امدي ...تولدت مبارک .پسرک با ناراحتي گوشي را قطع کرد و خوابيد.صبح که بيدار شد از رفتار شب گذشته خويش بسيار نادم و پشيمان شده بود.به مغازه گل فروشي رفت و يک دسته گل خريد و به خانه مادر خود رفت.اما ديگر دير شده بود و مادر براي هميشه چشم از جهان فرو بسته بود...
اجتماعي *
رتبه 95
1 برگزیده
641 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top