پيام
+
اين نامه را « امير منصور آريا» و رفقايش نخوانند!
آن چه خواهيد خواند ، متن نامه اي است که در خرداد 1367 به همراه دو اسکناس بيست توماني (که در آن زمان رايج بود) به پايگاه مقاومت مالک اشتر دزفول رسيد.
مشرق :آن چه خواهيد خواند ، متن نامه اي است که در خرداد 1367 به همراه دو اسکناس بيست توماني (که در آن زمان رايج بود) به
آن چه خواهيد خواند ، متن نامه اي است که در خرداد 1367 به همراه دو اسکناس بيست توماني (که در آن زمان رايج بود) به پايگاه مقاومت مالک اشتر دزفول رسيد.
مشرق :آن چه خواهيد خواند ، متن نامه اي است که در خرداد 1367 به همراه دو اسکناس بيست توماني (که در آن زمان رايج بود) به
شبستان نور
91/4/9
اجتماعي *
پايگاه مقاومت مالک اشتر دزفول رسيد. برادران بسيج از آن کپي گرفتند و دو بيست توماني را به نشاني اي که در پشت نامه يادداشت شده بود، ( يعني پنچرگيري مشهدي رضا در خيابان آفرينش ) رساندند و به «مشهدي رضا» دادند.مشهدي رضا در عين حيرت و ناباوري به دو اسکناس بيست توماني نگاه ميکرد و چند بار پرسيد: «من يادم نميآيد، شايد اشتباه شده باشد!؟». وقتي نام و نشانياش را به او نشان دادند، تسليم شد:
اجتماعي *
بسم الله الرحمن الرحيمبا عرض سلام خدمت شما برادر گرامي مشهدي رضا اميدوارم که حالتان خوب باشد. مشهدي رضا من چند سال پيش يعني حدود 3 سال پيش 20 تومان بايستي به شما ميدادم ولي در اين امر سهل انگاري ميکردم و از اين بابت بسيار ناراحت ميباشم و چون از آن مدت تا حالا وضع دنيا عوض شده و چيزها خيلي گران شده است قصد دارم به
اجتماعي *
جاي 20 تومان 40 تومان به شما بدهم. اميدوارم که مرا بخشيده باشيد. تو را به خدا مرا ببخشيد که سخت درمانده ام. ديگر عرضي ندارم جز دعا براي همه رزمندگان اسلام.والسلام30/2/67
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید